۱۳۹۱ خرداد ۲۷, شنبه

انگیزه‌های متجاوزان به عنف

تجاوز به عنف يكي از سخت‌ترين و آسيب‌زاترين رفتارها در برابر زنان است. از سويي مجرمان متجاوز با عملي كه انجام مي‌دهند لذت جنسي نمي‌برند چراكه لذت جنسي زماني اتفاق مي‌افتد كه همراه با احساس و عاطفه باشد. وقتي با فردي رابطه جنسي برقرار مي‌شود كه از اين رابطه آزار مي‌بيند و اعتراض مي‌كند، طرف مقابل هم هيچ لذتي از اين كار نمي‌برد. در واقع آنچه براي اين مجرمان لذت‌بخش است، حس پيروزي است كه در برابر فرد ديگري به دست مي‌آورند و او را مغلوب مي‌كنند. فرد متجاوز، اغلب با چنين رفتاري خشم خود را نسبت به جامعه خالي مي‌كند. توهم مجرمان جنسي آن است كه جامعه حق آنها را ضايع كرده ‌است بنابراين به خود حق مي‌دهند با اعمال خشونت به جامعه و افراد جامعه لطمه وارد كنند. عمل فرد متجاوز جنسي درست مثل افرادي است كه روي خودروهاي مدل بالا خط مي‌اندازند. اين افراد تصور مي‌كنند چون خود توانايي خريد اتومبيل مدل بالا را ندارند، بنابراين اگر فرد ديگري آن ماشين را دارد پس حق او را ضايع كرده و وي بايد ماشين را تخريب كند. ديد اين افراد به زنان هم، چنين ديدگاهي است. بیشتر آنها حتي زنان تن‌فروش را لايق خود نمي‌دانند و به دنبال زني زيبا با ظاهري آراسته و متشخص مي‌روند و چون نمي‌توانند اين زن را به دست بياورند و مي‌دانند چنين زناني با افرادي ازدواج مي‌كنند كه امكانات بالايي دارند بنابراين دست به انتقام‌گيري از اين زنان مي‌زنند. آنها در واقع با اين كار اعتراض خود را نسبت به «نه» شنيدن مطرح مي‌كنند. بنابراين آنچه باعث بروز چنين جرايمي مي‌شود نياز جنسي نيست بلكه واکنش به شرايط اجتماعي، فاصله طبقاتي و عكس‌‌العملي در برابر ناكامي‌هاي خود فرد است. اين امر در مورد مرداني كه دست به قتل‌هاي سريالي زنان هم مي‌زنند صادق است. هنوز به ياد داريم «سعيد حنايي» مردي كه ده‌ها زن را در مشهد به قتل رساند. سعيد حنايي انگيزه شرافتمندانه براي اين قتل‌ها نداشت. او دست به خشونت زد چراكه فكر مي‌كرد جامعه به وي ظلم كرده ‌است. نارضايتي از ناكامي در رسيدن به خواسته‌ها، ناتواني از داشتن زندگي عادي و نابرابري‌هاي جامعه علت اصلي بروز چنين اتفاقاتي است. از آنجايي كه زنان هميشه بيشترين آسيب را در اين خشونت‌ها ديده‌اند بنابراين بيشتر قربانيان جرايم جنسي و خشن زنان خواهند بود. اين نابرابري‌ها همچنين باعث افزايش خشونت خانگي عليه زنان و تجاوز و آزارهاي روحي به آنها خواهد شد. بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه وضعيت کنونی اقتصاد، اميد تشكيل زندگي براي برخی جوانان و داشتن زندگي سالم زناشويي را کم مي‌كند و آنان را به سمت خشونت عليه زنان سوق مي‌دهد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر