مصدق؛ مخرج مشترک فرهنگی ملت ایران
مسعود بهنود تنها متولی خانه شماره ۱۰ قلعه احمدآباد را ملت ایران دانست
مسعود بهنود روزنامهنگار و نویسنده، وی از دو شخصیت در تاریخ ایران نام برد که به نظر او همه ایرانیان از آنها تاثیر گرفتهاند: سعدی و مصدق.
وی گفت این که نام مصدق تا به حال باقی مانده تنها خواست ملت بوده و نه حتی خانوادهی او چرا که اعضای خانواده مصدق همگی یا درگذشتهاند یا اصلا سیاسی نیستند و تنها متولی خانه شماره ۱۰ احمدآباد و دلیل سرپا ماندن آن ملت ایران است.
بهنود با بازتعریف چند خاطره به اهمیت مصدق حتی پس از مرگش اشاره کرد و گفت مثلا در سال ۱۳۵۵ که شاه در اوج اقتدار بود، هنگامی که برای رفتن به مراسم دهمین سالگرد مصدق به احمدآباد میرفته، شاهد بوده که ۵۰۰ نفر نیروی نظامی به همراه دو تانک در نزدیکی احمدآباد مستقر بودهاند. به عقیدهی او شاه در اوج اقتدارش هم از جنازه مصدق هراس داشت.
وی سپس چنین نتیجه گرفت که شاه فهمیده بود که ریشه آنچه دو سال بعد از آن زمان در ایران اتفاق افتاد، تنها و تنها در خانه شماره ۱۰ قلعه احمدآباد بود.
بهنود سپس به دعوت محمدرضا شاه از دکتر غلامحسین صدیقی وزیر کشور مصدق برای قبول پست نخستوزیری در سال ۱۳۵۷ اشاره کرد و نتیجه گرفت که این نشان میدهد حتی محمدرضا شاه که دشمن قسمخورده مصدق بود، این را میدانست که در بحران، تنها خط فکری مصدق میتواند به او کمک کند.
این نکتهای است که از نظر آقای بهنود آیتالله خمینی هم به آن اذعان داشت، چرا که اولین کسانی که وی در نوفللوشاتو با آنها وارد گفت و گو شد ابتدا دکتر سنجابی و سپس مهندس بازرگان بودند.
«حتی محمود احمدینژاد هم در موقع بحران از مصدق مایه میگذارد» مسعود بهنود در توضیح این بیان خود به مقایسه همیشگی پرونده اتمی ایران با جریان ملی شدن نفت توسط احمدینژاد اشاره کرد و نتیجه گرفت که حتی برای احمدینژاد هم الگویی بزرگتر از مصدق وجود ندارد.
مسعود بهنود در پایان سخنانش بار دیگر تاکید کرد که سعدی نماد زبان مشترک ایرانیان و مصدق نماد ملیگرایی آنان و این هردو مخرج مشترک فرهنگی مردم ایران هستند.
وی گفت این که نام مصدق تا به حال باقی مانده تنها خواست ملت بوده و نه حتی خانوادهی او چرا که اعضای خانواده مصدق همگی یا درگذشتهاند یا اصلا سیاسی نیستند و تنها متولی خانه شماره ۱۰ احمدآباد و دلیل سرپا ماندن آن ملت ایران است.
بهنود با بازتعریف چند خاطره به اهمیت مصدق حتی پس از مرگش اشاره کرد و گفت مثلا در سال ۱۳۵۵ که شاه در اوج اقتدار بود، هنگامی که برای رفتن به مراسم دهمین سالگرد مصدق به احمدآباد میرفته، شاهد بوده که ۵۰۰ نفر نیروی نظامی به همراه دو تانک در نزدیکی احمدآباد مستقر بودهاند. به عقیدهی او شاه در اوج اقتدارش هم از جنازه مصدق هراس داشت.
وی سپس چنین نتیجه گرفت که شاه فهمیده بود که ریشه آنچه دو سال بعد از آن زمان در ایران اتفاق افتاد، تنها و تنها در خانه شماره ۱۰ قلعه احمدآباد بود.
بهنود سپس به دعوت محمدرضا شاه از دکتر غلامحسین صدیقی وزیر کشور مصدق برای قبول پست نخستوزیری در سال ۱۳۵۷ اشاره کرد و نتیجه گرفت که این نشان میدهد حتی محمدرضا شاه که دشمن قسمخورده مصدق بود، این را میدانست که در بحران، تنها خط فکری مصدق میتواند به او کمک کند.
این نکتهای است که از نظر آقای بهنود آیتالله خمینی هم به آن اذعان داشت، چرا که اولین کسانی که وی در نوفللوشاتو با آنها وارد گفت و گو شد ابتدا دکتر سنجابی و سپس مهندس بازرگان بودند.
«حتی محمود احمدینژاد هم در موقع بحران از مصدق مایه میگذارد» مسعود بهنود در توضیح این بیان خود به مقایسه همیشگی پرونده اتمی ایران با جریان ملی شدن نفت توسط احمدینژاد اشاره کرد و نتیجه گرفت که حتی برای احمدینژاد هم الگویی بزرگتر از مصدق وجود ندارد.
مسعود بهنود در پایان سخنانش بار دیگر تاکید کرد که سعدی نماد زبان مشترک ایرانیان و مصدق نماد ملیگرایی آنان و این هردو مخرج مشترک فرهنگی مردم ایران هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر